اغلب دو نوع رهبر سازمان وجود دارد: آنهایی که به تکامل ادامه می دهند (ذهنیت رشد) و کسانی که ثابت هستند (ذهنیت ثابت). این مفاهیم از تحقیقات دکتر کنت اینگل در مورد انگیزه انسانی ناشی می شود. یا همچنین می گوید:

هوش می تواند توسعه یابد (رشد) یا بدون تغییر باقی بماند (ثابت).

طبق تجربه دکتر “کنت اینگل”، رئیس دانشگاه جنوب شرقی در کشور آمریکا، برای اینکه سازمان ها بتوانند به رشد خود ادامه دهند، رهبران همیشه باید با چشم اندازهای دائما در حال تغییری که در آن هستند، سازگار شوند و به دنبال رشد باشند.

دکتر اینگل درباره رشد سازمان ها می گوید:

سالی یک بار، با تیم اجرایی خود یک نشست برگزار می کنم تا ارزیابی کنم که کجا هستیم و به کجا باید برویم. من آن را “عقب نشینی منحنی جدید” می نامم، زیرا از تابع Sigmoid (منحنی S شکل) پیروی می کنیم. ما آموخته ایم که وقتی به موفقیت آمیزترین نقطه خود رسیدیم، زمان آن فرا رسیده است که ابتکار جدیدی را آغاز کنیم. نکته کلیدی برای نوآوری و جلوتر ماندن از منحنی این است که منتظر نمانید تا سازمان شما رو به زوال باشد، بلکه زمانی که همه چیز به خوبی پیش می رود، خود را وفق دهید.

طبق گفته های او رهبرانی که توسعه گرا هستند، می توانند سازمان های خود را به مکان هایی ببرند که قبلاً هرگز نبوده اند. بر اساس تجربه او در آموزش عالی، در اینجا پنج مرحله وجود دارد که یک رهبر با ذهنیت رشد می تواند برای تحریک نوآوری بردارد.

1. موانع را به عنوان فرصت در نظر بگیرید

رشد تقریباً همیشه تضمین می کند که با چالش هایی روبرو خواهید شد. شاید به نقطه ای برخورد کنید که ادامه دادن به جلو دشوار یا غیرممکن بنظر برسد، به ویژه زمانی که در قلمروی ناشناخته است. وقتی ذهنیت رشد را در خود پرورش می دهید، به شما یاد می دهد که با چالش ها روبرو شوید. به جای اینکه از مخالفت ها بپرید، یاد بگیرید که مشکلات را درگیر کنید، پردازش کنید و حل نمایید.

با این دیدگاه، متوجه می شوید که شکست نه تنها در فرآیند تغییر اجتناب ناپذیر است، بلکه به طور یکپارچه با موفقیت شما مرتبط است. همانطور که به دنبال رشد هستید، مشکلاتی به وجود می آیند، برخی از آنها پیش بینی شده و برخی دیگر غیرممکن است که پیش بینی شوند. به جای نتایج، روی سفر تمرکز کنید و هنگامی که با چالشی روبرو می شوید، به آن به عنوان یک فرصت نگاه کنید.

2. همکاری را در اولویت قرار دهید

رهبری نباید یک تلاش انفرادی باشد. شما به احتمال زیاد توسط افرادی احاطه شده اید که به آنها اعتماد دارید و می توانند به پیشرفت سازمان کمک کنند. هر زمان که در موقعیت های جدید پیمایش می کنیم، ملاقات با دیگر رهبران بخش های مختلف سازمان را در اولویت قرار دهید. مطمعنا پیشرفت یک سازمان و کسب و کار نیاز به نظرات دیگران دارد.

طبق مطالعه ای که توسط شرکت نرم افزاری Salesforce منتشر شد، آمارها حاکی از آن بود که 86 درصد از مدیران “همکاری و ارتباطات ناکارآمد را عامل اصلی شکست در تجارت می دانند. اگر چه شما به عنوان رهبر یک سازمان ممکن است استعداد قابل توجهی در سازمان خود دارید، اما با اجازه دادن به دیگران برای اینکه بخشی از روند رشد باشند، آن ها را فعال تر می کنید. مهارت گوش دادن و جستجوی بازخورد را به کار بگیرید و با تغییراتی که کارمندان توصیه می کنند سازگار باشید.

3. حس کنجکاوی را در خود پرورش دهید

با تغییر مبارزه نکنید، در عوض یاد بگیرید که چگونه از آن بهره ببرید. با کار در آموزش عالی، ارزش توجه به آخرین روندها و اینکه صنعت به کجا می رود را خواهید آموخت. ما به عنوان رهبران سازمان ها همیشه در تلاش هستیم تا در خط مقدم تغییر باشیم، زیرا نمی خواهیم بی ربط شویم.

وقتی حس کنجکاوی در شما ایجاد می شود، فروتنی را در آغوش می گیرید (با درک ضرورت یادگیری مداوم) و پیوسته به دنبال راه هایی برای بهبود هستید. این عمل از شما می خواهد که هرگز به جایی که هستید راضی نشوید، با پرسیدن سؤالات دیدگاه های متفاوتی را به دست آورید و راه هایی را برای حرکت به سمت اهداف خود جستجو کنید.

4. روابط ارزشی

دکتر اینگل می گوید:

زمانی که من برای اولین بار به عنوان رئیس در یک سازمان آموزش عالی شروع به کار کردم، به یاد دارم که در محوطه دانشگاه قدم می زدم و برای صحبت با یک نگهبان توقف کردم. از او پرسیدم چه کار می کند؟ انتظار داشتم که او دقیقاً بگوید که چه کاری انجام داده است و چشم انداز پردیس را حفظ کند. در عوض، او بیانیه ماموریت جدید ما را بیان کرد. آن زمان بود که ارزش روابط را در روند رشد تشخیص دادم.

از نظر او تیم ها بیشتر احتمال دارد که تغییر را به عنوان یک کاتالیزور برای خوب بپذیرند تا آن را به عنوان یک تهدید در زمانی که همسو و متحد هستند. شما باید به طور مداوم اعتماد ایجاد کنید و آن را در اولویت قرار دهید. بر این تمرکز کنید که چگونه می توانید به دیگران کمک کنید تا پیشرفت کنند، بخشی از مسیر رو به جلو باشید و نقش آنها را در این ماموریت درک کنید.

5. یک نقشه برای یک هدف ایجاد کنید

قبل از اینکه بتوانید به سمت یک ابتکار جدید به زمین بنشینید، باید یک راهنمای برای اتفاقات بعدی ایجاد کنید. یکی از اهداف دکتر اینگل در دانشگاه، چهار برابر کردن ثبت نام بود (کاری که امسال انجام داد). اما او قبل از شروع این هدف می دانست، باید چارچوبی داشته باشد که او را به جایی که می رود هدایت کند.

توسعه یک نقشه می تواند ساختار، منطق و روشی را برای پیشبرد سازمان خود، حتی زمانی که مقصد نامشخص است، در اختیار شما قرار دهد. این به عنوان ابزاری برای شما عمل می کند زیرا هم احتمالاتی را که پیشنهادات را تغییر می دهند و هم ترس از ناشناخته ای را که احضار می کند مدیریت می کنید.

پیشرفت در یک سازمان زمانی اتفاق می افتد که رهبران مایل به تغییر باشند. اگر مایل به پذیرش تغییر نباشند، همان نتایجی را خواهند گرفت که همیشه دارند. رهبران سازمان ها باید یاد بگیرند که با توسعه مهارت های رهبری خود، جستجوی راه حل های نوآورانه و خارج شدن از منطقه آسایش خود، ذهنیت رشد را در آغوش بگیرید.