در طول دو دهه گذشته، “یادگیری نحوه کدنویسی” به توصیه های رایجی تبدیل شده است که در بسیاری از دبیرستان ها و دانشگاه های سراسر جهان به اشتراک گذاشته می شود. به دانش آموزان نیز گفته می شود که چگونه باید برای مشاغل آینده آماده شوند.

اما چیزی که آنها به شما نمی گویند این است که بیش از 50 درصد مشاغل در شرکت های فناوری برتر مانند گوگل و متا دقیقاً به مهارت های کدنویسی صفر نیاز دارند.

این روایت یک واقعیت بسیار مهم را نادیده می گیرد. این که فراتر از نوشتن کد، حتی کسب و کارهای پیشرو در زمینه فناوری نیز باید در حل انواع دیگر مشکلات برتری داشته باشند، مشکلاتی که به مهارت های بی شماری نیاز دارند.

مانند توانایی ارزیابی، یادگیری و استفاده از فناوری های جدید برای حل مشکلات. نه ساختنشون. و مهارت هایی که نیازمند سطوح پیچیده ای از ارتباطات نوشتاری و شفاهی، تحقیق و جمع آوری داده ها، توانایی برنامه ریزی و مدیریت پروژه های پیچیده، مهارت تصمیم گیری در مواجهه با اولویت ها یا ذینفعان رقیب و غیره است.

اگر کدنویسی آینده نیست، پس چیست؟ و چگونه می توانیم اطمینان حاصل کنیم که مهارت هایی را یاد می گیریم که 5 تا 10 سال بعد همچنان بدردبخور هستند؟

انجام کاری که هوش مصنوعی هرگز نمی تواند انجام دهد

در یکی از مصاحبه های اخیر با جامعه آموزش عالی جهانی FOHE، پل لبلانک، مبتکر آموزش و رئیس دانشگاه جنوبی نیوهمپشایر، گفت:

با توجه به اینکه هوش مصنوعی به احتمال زیاد مشاغل بسیار دستی یا تکراری را به دست می گیرد، مشاغل “انسان محور” تقاضای بیشتری خواهند داشت.

تصمیم گیری انسانی متفاوت است و اغلب به ترکیبی از داده ها، تجربیات گذشته و غریزه درونی متکی است.

در حالی که رایانه ها در هر سیستمی بی نهایت بهتر از انسان ها هستند، آنها توانایی قضاوت در مورد موقعیت را بر اساس عوامل کیفی مانند روابط و انگیزه انسانی ندارند. علاوه بر این، ماهیت پیچیده سازماندهی انسانها به سوی یک هدف واحد، مانند درمان سرطان یا آموزش توده ها، به چیزی بستگی دارد که رایانه هرگز نمیتواند آن را تکرار یا القا کند، و آن اعتماد است.

همانطور که تکنولوژی تکامل می یابد، نیاز به افراد تحصیلکرده که درک کنند چگونه روابط را تقویت کنند و اعتماد را برای حل مشکلات پیچیده ایجاد کنند، افزایش می یابد. افراد به دلیل توانایی آنها در تطبیق دانش خود در رابطه با ایجاد رابطه و حل مسئله با لیستی از فناوری های جدید، بخش ها و عناوین شغلی در حال رشد ارزش خواهند داشت.

مهارت هایی که تنها با حضور در اتاق با انسان های دیگر و مقابله با مشکلاتی که راه‌حل‌های روشنی ندارند و نیاز به تفکر خلاق و همکاری دارند، آموخته می شود.

یادگیری نحوه تفکر مهندسان، نه نحو کدی که می نویسند

استیو جابز یکی از مهم ترین شرکت های فناوری قرن را ساخت، اما هرگز حتی یک خط کد ننوشته بود. در عوض او روی طراحی، قابلیت استفاده و یادگیری همه چیز در مورد محصولاتی که می ساخت وسواس داشت.

برای انجام این کار و ایجاد انگیزه در درخشان ترین مهندسانی که می توانست استخدام کند، باید یاد می گرفت که چگونه مانند آنها فکر کند. این احتمالاً به معنای صرف ساعت های بی شماری برای درک نحوه تفکر آنها در مورد مسائل مهندسی است که قبلاً هرگز حل نشده بودند.

با هوش مصنوعی، نوآوری محصول تفاوتی ندارد.

در واقع، همانطور که هوش مصنوعی در نوشتن، استقرار و اشکال زدایی کد بدون دخالت انسان بهتر می شود، به انسان هایی نیاز خواهیم داشت که نحوه ارتباط شفاف موارد استفاده تجاری را با یک ماشین، و الزامات و زمینه لازم برای حل یک مشکل خاص را درک کنند. انجام این کار به طور موثر نیازی به یادگیری زبان های برنامه نویسی مانند پایتون یا سی پلاس پلاس ندارد، اما نیازمند درک نحوه تصمیم گیری رایانه ها و دستورالعمل های انسانی مورد نیاز برای حل هر مشکلی است که به ذهنتان می رسد.

به همین دلیل است که امروزه شرکت های فناوری توسط مهندسانی اداره می شوند که دارای پایه تجاری قوی هستند. اما در آینده این توانایی به مدرک مهندسی نیاز ندارد، بلکه صرفاً به دانش پایه ای در مورد چگونگی نوآوری در فناوری نیاز دارد. دانشی که می تواند از طریق ترکیبی از خودآموزی و جایگزین های آموزشی نوآورانه به دست آید که به شما امکان می دهد مستقیماً از متخصصان بیاموزید.

اولویت دادن به مهارت های ارتباطی نوشتاری و کلامی پیشرفته

به راحتی میتوان فهمید که چه زمانی فردی ارتباط برقرار می کند. آنها با رویکرد خود متفکر، در اجرای خود دیپلماتیک هستند و می دانند چگونه از منطق و دلیل برای وادار کردن دیگران به اعمال خاص استفاده کنند.

به طور مشابه، وقتی کسی نشانه های اجتماعی برای رسمی یا غیررسمی بودن را نمی فهمد، یا زمانی که آنقدر طول می کشد تا به نقطه ای برسد که صرفاً تلاش برای رمزگشایی از آنچه می خواهد بگوید، گم شوید، آشکار است.

گروه دوم همیشه در پیشرفت شغلی خود بدون توجه به رشته مشکل خواهند داشت تا زمانی که ارتباط موثرتری را یاد بگیرند. و گروه قبلی ظاهراً فرصت های جدیدی را در اختیار آنها قرار می دهد، حتی زمانی که فاقد تجربه مستقیم در آن نقش باشند.

همانطور که تکنولوژی تکامل می یابد، افرادی که مهارت های ارتباطی استثنایی دارند، بیشتر از بقیه متمایز خواهند شد.

زمانی که در مقابل فردی با مهارت های ارتباطی پایین تر و دانش برتر حوزه برتر قرار می گیرند، به عنوان رهبر انتخاب می شوند. آنها دیگران را متقاعد می کنند که به کسب و کارشان کمک مالی کنند یا به طرح های آنها بپیوندند.

آنها استعدادها را حول پیشرفت های جدید فناوری سازماندهی می کنند و می دانند که چگونه از فناوری برای آزمایش فرضیه های خود و استفاده از بازارهای تازه اختراع شده استفاده کنند.

خب سوال این است که چگونه می دانیم که این موضوع برای آینده مشاغل مبتنی بر فناوری صادق است؟ زیرا انسان ها همیشه به خاطر ارتباطات عالی بودن پاداش دریافت کرده اند. تنها تفاوت در شرایط فعلی دنیایی است که ما در آن زندگی می کنیم و اینکه چگونه افراد امروزه واقعاً مهارت های جدیدی را کسب می کنند.

برای افرادی که به دنبال ایجاد این مهارت ها برای ماندن در رقابت هستند، پاسخ ساده است. فرصت هایی را بیابید که با انجام دادن به شما کمک می کند یاد بگیرید. این شما را مجبور می کند که یاد بگیرید چگونه با مدیران اجرایی و اپراتورها ارتباط برقرار کنید. و اگر نمی توانید این فرصت ها را بدست آورید، خودتان آنها را ایجاد کنید.

یک ایده محصول جدید را از طریق بازخورد واقعی مشتری آزمایش کنید و بهانه ای برای ارتباط با افراد با استعداد در حوزه خود به شما می دهد. وبلاگ یا پادکستی ایجاد کنید که افراد همفکری را که می خواهند همکاری کنند جذب کند.

به انجمن هایی بپیوندید یا سازمان دهی کنید که شما را در معرض افرادی خارج از نزدیکترین دایره تان قرار می دهند و از این طریق دانش شما را از معنای واقعی یک ارتباط گر مؤثر تسریع می کنند.

فناوری هایی مانند هوش مصنوعی بدون شک شیوه زندگی، کار و تفکر ما را در مورد شغل ما تغییر خواهند داد.

اما دنیای فیزیکی که ما در آن زندگی می کنیم هرگز از وابستگی به افراد توانمندی که یاد می گیرند چگونه از ابزارهایی که در اختیار داریم، از جمله قطعات بسیار پیچیده و هوشمند فناوری استفاده کنند، دست نخواهد کشید.

پس از آن اثبات شغلی در آینده نسبتاً ساده می شود. ترکیبی از یادگیری اینکه چگونه از نظر فناوری باهوش باشید و یاد بگیرید که چگونه از فناوری جدید برای درک و حل چالش های پایان ناپذیری که بشریت با آن مواجه است استفاده کنید.