اصطلاح “هوش مصنوعی” تقریباً در هر صنعت به یک کلمه رایج تبدیل شده است. شرکت‌ ها در هر اندازه‌ ای از نوآوری آن برای بازاریابی محصولات و خدمات خود بهره می‌ برند و با شیفتگی مردم به مفهوم ماشین‌ هایی که هوش انسانی را تقلید می‌ کنند، بازی می‌ کنند. با این حال، استفاده گسترده و شاید بی رویه از این اصطلاح این سوال را ایجاد می کند: آیا زمان آن رسیده است که از گفتن “هوش مصنوعی” دست برداریم؟

اپل و هوش مصنوعی

نمایشگاه اپل و عدم وجود هوش مصنوعی

شرکت اپل که به طور گسترده ای به عنوان پیشرو صنعت فناوری پذیرفته شده است، در نمایشگاه اخیر خود با پرهیز قابل توجهی از ذکر هوش مصنوعی در طول سخنرانی، همه را شگفت زده کرد. درعوض، تمرکز بر کاربردهای عملی و تاثیرات واقعی محصولات جدید آنها بود. این عدم وجود این اصطلاح یک انحراف واقعی از آنچه در هر جای دیگر صنعت می‌ بینید، می‌ شنوید و می‌ خوانید بود و استفاده بیش از حد از هوش مصنوعی را به چالش می‌ کشید. رویکرد اپل را می توان به عنوان یک تغییر آگاهانه به سمت برجسته کردن ارزش واقعی محصولات برای کاربر، به جای تمرکز بر چگونگی به وجود آمدن این مزایا، در نظر گرفت.

گوگل و هوش مصنوعی

کنفرانس گوگل و تاکید بر هوش مصنوعی

در تضاد کامل، آخرین کنفرانس شرکت گوگل با عبارت “AI” غلبه کرد، زیرا بیش از 140 بار از آن استفاده شد. اگرچه گوگل به طور غیرقابل انکاری پیشگام در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی و یک غول فناوری است که تقریباً مشابه اپل است، این استفاده بیش از حد از این اصطلاح سؤالاتی را در مورد اینکه آیا ممکن است در آستانه ناچیز بودن باشد ایجاد می کند. تکرار و تاکید بر هوش مصنوعی می تواند بیشتر ثابت کند که چقدر در همه زمینه های صنعت عادی شده است و در نتیجه بی نیازی به ذکر آن را نشان می دهد. در این مرحله، ما باید تعجب کنیم که آیا استفاده از کلمه هوش مصنوعی برای نشان دادن پیچیدگی های تکنولوژیکی است یا اینکه در راه تبدیل شدن به یک ترفند بازاریابی است.

درک هوش مصنوعی

درک استفاده بیش از حد از هوش مصنوعی

کاملاً قابل درک است که شرکت‌ ها می‌ خواهند خود را به‌عنوان پیشرو و نوآور معرفی کنند، و در حال حاضر، استفاده از اصطلاح “AI” راهی مطمئن برای انجام این کار است. در برخی موارد که استفاده از هوش مصنوعی ممکن است غیرمنتظره باشد، ذکر این اصطلاح ممکن است موثرترین راه برای توضیح دادن به کاربران ارزش محصول باشد. در عین حال، تقریباً هر شرکت فناوری امروزی از هوش مصنوعی به شکلی استفاده می کند و این به معنای به یک استاندارد صنعتی تبدیل شده است. به عنوان مثال، امروزه عرضه یک گوشی موبایل بر اساس صفحه نمایش رنگی آن کاملاً غیر ضروری است. هوش مصنوعی به اندازه کافی بر مکالمات تسلط داشته است.

نکات منفی تاکید بیش از حد بر هوش مصنوعی

اگرچه استفاده از اصطلاح “Artificial intelligence” در ابتدا ممکن است توجه را به خود جلب کند، اما همچنین دارای اشکالات بالقوه ای برای کسب و کارها است. اول، هوش مصنوعی به عنوان نوعی گلوله جادویی معرفی شده است و انتظارات زیادی از کاربران به همراه دارد. کاربران به سرعت تأثیر هوش مصنوعی را درک می کنند و استفاده از آن بر روی یک ویژگی جزئی در محصول شما ممکن است انتظارات آنها را برآورده نکند تا با قدرت آن شگفت زده شوند. شرکت ها ممکن است در موقعیتی قرار بگیرند که در آن استفاده از هوش مصنوعی در مواد بازاریابی ممکن است در واقع تأثیر منفی بیشتری داشته باشد تا مثبت. دوم، بمباران مداوم اصطلاحات هوش مصنوعی می‌ تواند بار اطلاعاتی بیش از حد ایجاد کند و تمایز بین محصولات خلاقانه واقعی و محصولاتی که بر موج هوش مصنوعی سوار هستند را برای کاربران دشوار کند.

Artificial intelligence

حرکت به سمت اصالت و شفافیت

تقریبا یک دهه پیش، در صنعت سلامت و تندرستی، رونق مشابهی وجود داشت. منظورمان تبلیغات محصولات ارگانیک است. ناگهان، هر محصول غذایی یا صابون بدن در مواد بازاریابی به عنوان طبیعی یا ارگانیک مورد تاکید قرار گرفت. تغییر به سمت محصولات طبیعی سریع بود، و به همان سرعت، کلمه شروع به پوک شدن کرد. Aesop، یک شرکت مراقبت از پوست، وارد بازار شد و با وجود داشتن فرمولاسیون طبیعی، به طور هدفمند تصمیم گرفت که “ارگانیک” و “طبیعی” (paywall) را از تبلیغات خود کنار بگذارد. رهبران شرکت نگرش “ناگفته نماند” را اتخاذ کردند و در واقع حق با آنها بود. برای بازگرداندن آن به بخش فناوری، رویکرد جالب‌ تر و صادقانه‌ تر ممکن است در واقع متوقف کردن تمرکز بر هوش مصنوعی باشد و در عوض به یاد داشته باشید که مهمترین جنبه هر محصول ارزشی است که به کاربر می‌ دهد.

سخن پایانی

یافتن تعادل مناسب بسیار مهم است. به جای تأکید بیش از حد بر واژه “هوش مصنوعی“، کسب و کارها باید به دنبال ایجاد تعادلی بین نمایش پیشرفت‌ های فناوری و تأکید بر ارزش و مفید بودن این ابزار قدرتمند در محصولات خود باشند. با تمرکز بر مزایا و تأثیراتی که هوش مصنوعی ایجاد می‌ کند، شرکت‌ ها می‌ توانند مزیت رقابتی خود را بدون نیاز به بیان موارد بدیهی یا عقب نشینی از یک ترفند بازاریابی حفظ کنند. تبلیغات هوش مصنوعی مسلماً نسبتاً جدید است، اما همانطور که فناوری با سرعت تاب حرکت می کند، علاقه کاربران به شنیدن در مورد آن کاهش می یابد. بنابراین، دوباره این سوال را مطرح می کنیم که آیا زمان آن رسیده است که بر ارزش محصولات به جای فناوری مبتنی بر آنها تمرکز کنیم؟