وقتی مکالمهای با یک فرد جدید آغاز میشود، معمولاً افراد بیشتر نگران تأثیری هستند که از خود به جا میگذارند و مدام به این فکر میکنند که آیا حرفهایشان مناسب است یا نه و آیا طرف مقابل آنها را تأیید میکند.
در میان این دغدغهها، نکتهای اساسی نادیده گرفته میشود: واکنش غریزی شما به آن فرد. در واقع، مهمترین سؤال این است که آیا در این دیدار اولیه احساس راحتی و امنیت دارید یا خیر؟
دیوید تایسون میگوید:
دوستی حقیقی زمانی شکل میگیرد که سکوت میان دو نفر آرامشبخش باشد.
احساس امنیت با دیگران تنها به معنای دور بودن از خطرات فیزیکی نیست. این احساس شامل نشانههای ظریفی میشود که مشخص میکند آیا این رابطه در طول زمان میتواند برای هر دو طرف سودمند باشد یا خیر. این امنیت جنبههای فیزیکی، احساسی و ذهنی را در بر میگیرد.
غریزه و دریافت ناخودآگاه از افراد
بدن و ذهن ناخودآگاه معمولاً سریعتر از فکر آگاهانه، نشانههای اجتماعی را دریافت میکنند. این نشانهها ممکن است در تغییرات جزئی حالت بدن، لحن صدا یا انتخاب کلمات ظاهر شوند. آنچه بهعنوان حس غریزی شناخته میشود، در واقع نتیجه جمعآوری سریع اطلاعات و قضاوت لحظهای ذهن درباره درست یا نادرست بودن این ارتباط است، بدون این که دلایل مشخصی ارائه شود.
اما گاهی تمرکز بیشازحد روی ایجاد یک تأثیر خوب باعث میشود این هشدارهای درونی را نادیده بگیرید. ذهن ناخودآگاه ممکن است الگوهایی از موقعیتهای منفی گذشته را ذخیره کرده باشد که در واکنشهای بدنی بازتاب پیدا میکند.
برای مثال، ممکن است فردی شما را به یاد دوستی قدیمی بیندازد که اعتماد شما را شکست. این شباهت شاید به ظاهر ربطی نداشته باشد، اما رفتارها یا سبک گفتار مشابه باعث ایجاد حس ناراحتی شود، حتی اگر شرایط عادی به نظر برسد.
اهمیت توجه به هشدارهای غریزی
نادیده گرفتن این سیگنالهای غریزی ممکن است منجر به روابطی شود که نه تنها سودمند نیستند، بلکه میتوانند مضر باشند. روابط سالم بر پایه اعتماد و راحتی بنا میشوند. بدون این دو عنصر، نمیتوان مسائل شخصی را به اشتراک گذاشت یا ارتباطی عمیق برقرار کرد. اگر به طور مداوم این احساسات ناخوشایند را نادیده بگیرید، ممکن است در چرخهای از روابط ناسالم گرفتار شوید.
چگونه امنیت در رابطه را ارزیابی کنیم؟
برای ارزیابی امنیت یک فرد جدید، ابتدا به حالت ذهنی خود در طول ملاقات توجه کنید. این ارزیابی نباید مطلق باشد، بلکه طیفی از احساس امنیت را در بر میگیرد. پس از هر ملاقات، از خود بپرسید که چقدر احساس راحتی داشتید. شاید در آغاز احساس امنیت کامل وجود نداشته باشد — زیرا اعتماد بلافاصله شکل نمیگیرد — اما وجود امکان رشد این امنیت میتواند نشانه مثبتی باشد.
میتوانید امنیت را در سه سطح تصور کنید: کاملاً امن، نسبتاً امن، و تقریباً ناامن. این طیف به شما کمک میکند تصمیم بگیرید تا چه حد باید با فرد جدید باز باشید. هدف این نیست که کسی را بهسرعت قضاوت کنید، بلکه این است که به واکنشهای غریزی و بدنی خود توجه کنید.
برایان تریسی میگوید:
قدرتمندترین رابطهها، آنهایی هستند که بر اساس احترام و اعتماد متقابل شکل گرفتهاند.
تأثیر عوامل خارجی بر احساس امنیت
عوامل خارجی مانند محیط، حال و هوا، یا تجربیات گذشته میتوانند بر نحوه درک شما از امنیت تأثیر بگذارند. ممکن است فردی بهخاطر شباهت به کسی که قبلاً به شما آسیب رسانده، ناامن به نظر برسد، حتی اگر خطری واقعی وجود نداشته باشد. بنابراین، بهتر است تفاوت بین اضطراب کلی و نگرانیهای مشخص بر اساس شواهد واقعی را تشخیص دهید.
نشانههای یک رابطه سالم یا ناسالم
در هر رابطه جدید، اگر تنش یا ناراحتی بدون دلیل مشخص ادامه پیدا کند، بررسی این احساسات میتواند مفید باشد. این بررسی ممکن است مشکلات حلنشدهای را آشکار کند یا نشان دهد که این فرد برای ارتباط مناسب نیست.
دالایی لاما میگوید:
احترام به تفاوتها اساس یک رابطه سالم است.
رابطه سالم با گذشت زمان باید احساس امنیت بیشتری به شما بدهد. از سوی دیگر، اگر ناراحتی یا اضطراب شما بیشتر شود، ممکن است لازم باشد در مورد ادامه رابطه تجدیدنظر کنید.
توصیه نهایی
هیچکس نباید در رابطهای بماند که احساس امنیت نمیکند. اعتماد به سیگنالهای درونی میتواند شما را به روابط قویتر و سالمتر هدایت کند. ارتباطات واقعی بر پایه اعتماد و احترام متقابل شکل میگیرد، و شناخت احساسات خود درباره امنیت اولین گام برای ایجاد این روابط است.