وقتی بزرگ شدی میخوای چیکاره بشی؟
این سوالی است که در دوران دبستان از من پرسیده شد. خیلی جالب بود، زیرا در آن زمان من چندان مطمئن نبودم که چه جوابی می دهم، و فکر می کنم فقط آنچه را که در آن زمان محبوبتر بود، به زبان آوردم، می خواهم معلم شوم. با گذشت زمان این رویا در حال تکامل بود، هر چه بیشتر از آن مطلع می شدم، رویا دقیق تر می شد.
دیدن چرخهای که همه ما طی می کنیم بسیار جذاب است، وقتی در دوران ابتدایی کاملاً جوان هستیم، رویاهای ما بسیار واضح هستند و ما سرشار از اعتماد به نفس هستیم. وقتی به دانشگاه می رسیم، دقیقتر می شوند، و ما دقیقاً می دانیم که می خواهیم چه کار کنیم، که به آنچه واقعاً می توانیم انجام دهیم، نزدیکتر شده است. در نهایت وارد نیروی کار می شویم و آنچه می توانیم انجام دهیم بسیار برجسته تر از آنچه می خواهیم انجام دهیم می شود. در نهایت برای تعداد زیادی از مردم واقعیت به رویا می رسد و در پایان از آن پیشی می گیرد، در نهایت تصمیم می گیریم آنچه را که می توانیم انجام دهیم و نه لزوماً آنچه را که می خواهیم.

اشتباه نکنید، هنوز افراد زیادی هستند که در نهایت کاری را انجام می دهند که سال ها پیش تصمیم گرفته بودند انجام دهند، اما در این مرحله دیگر آنقدرها هم رویا نیست. به واقعیت تبدیل شده است و متأسفانه مانند آن زمان جذابیتی برای آن ندارد.
تصویری که در ذهن ماست
تصوری که در ذهنمان از آنچه می خواهیم باشیم یا آنچه می خواهیم به دست آوریم، گاهی اوقات دور از واقعیت است. آنها گاهی اوقات به نقطه توهم محض می رسند، با این حال هنوز ممکن هستند، اما نیاز به تلاش زیادی دارند. من فکر می کنم یکی از عوامل اصلی که معمولاً وقتی به آنچه می خواهیم فکر می کنیم کنار می گذاریم، قدرت خودمان، مرگومیر بودن خودمان، محدودیت هایی است که نه تنها برای خود، بلکه همچنین محدودیت هایی که ذاتاً داریم. از نظر واقع بینانه، هیچ چیز مانع از تبدیل شدن شما به یک میلیاردر، یک فضانورد، یک پزشک یا حتی یک سوپراستار نمی شود. همه آنها به تلاش زیادی نیاز دارند، چیزی که ما در هنگام بیان این ادعاها در آن فاکتور نمی گیریم، به همین دلیل هر چه زمان بیشتر می گذرد، به درک بهتری از خود و آنچه می توانیم انجام دهیم، می رسیم.
وقتی واقعیت به دست می آید
من فکر می کنم اگر از قبل رویاهای واقعبینانهای برای خودمان در نظر بگیریم که دستیابی به آنها دشوار است، اما قدرت ما را در نظر می گیرند، زمان زیادی برای همه ما صرفهجویی می کند. فضانورد شدن چیزی غیرممکن نیست، اما از نظر آماری، احتمال اینکه یک شهاب سنگ از خانهتان عبور کند، از نظر غیرممکن نیست، اما بسیار بعید است. با هدف واقع بینانه ای که از همان ابتدا برای خود تعیین کرده ایم، این امر ما را به آمادگی بسیار بیشتری برای آینده و تلاش فزاینده برای رسیدن به آن هدف سوق می دهد.
نمونه ای از چنین هدفی می تواند تبدیل شدن به یک تاجر خوب، داشتن یک شرکت یا باز هم دستیابی به دستاوردهای خاصی در طول زندگی باشد. مشکل همیشه این است که این نقش ها خیلی جذاب نیستند و ما ترجیح می دهیم با آنچه برجسته به نظر می رسد پیش برویم.
سخن پایانی
من فکر می کنم ما باید کودکان را تشویق کنیم تا اهداف واقعی تر از هر چیز دیگری را هدف قرار دهند، ما باید تلاش کنیم تا آنها را در معرض آنچه برای آنها قابل دستیابی و واقع بینانه است قرار دهیم.