مدتی پیش سخنرانی TEDx جاش کافمن درباره این موضوع (یادگیری سریع مهارت ها در 20 ساعت) توجه من را به خود جلب کرد و همان موقع تصمیم گرفتم که این کتاب را بخوانم.
(می توانید ویدیوی این سخنرانی را از [اینجا] تماشا کنید.)
پیشفرض اصلی کتاب، به چالش کشیدن قانون معروف «10 هزار ساعت» است که مالکم گلادول در کتاب “داستان موفقیت نخبگان“ مطرح کرده بود. این قانون ادعا می کند که برای تسلط واقعی بر هر مهارتی، دستکم 10 هزار ساعت تمرین لازم است.

کافمن این قانون را برای تسلط بر مهارت ها رد نمی کند؛ اما معتقد است که اکثر مردم نیازی به تبدیل شدن به متخصص در هر مهارتی ندارند. در بسیاری از موارد، «مهارت کافی» برای رسیدن به اهداف مشخص کافی است. دیدگاه او بر تسریع یادگیری مهارت از طریق تمرکز بر فرآیند یادگیری است و این نگاه عملی را در سراسر کتاب حفظ می کند.
نکات کلیدی کتاب
بزرگترین مانع برای یادگیری سریع مهارت ها فیزیکی یا ذهنی نیست، بلکه احساسی است.
این نکته در صفحات پایانی کتاب آمده اما وزن زیادی در بحث دارد. تنها چیزی که مرا از یادگیری مهارت های جدید بازمیدارد، احساساتی است که به فرآیند یادگیری نسبت می دهم؛ احساساتی مانند ترس، ناراحتی، سردرگمی و غیره. وقتی مهارت هایی را مرور کردم که آرزو داشتم به آنها تسلط یابم اما در میانه راه رها کردم، متوجه شدم که این احساسات بودند که سد راه من شدند.
با درس هایی که از این کتاب آموختهام، پیش از شروع هر مهارت جدید، ابتدا با احساساتم مقابله می کنم. جاش کافمن برای یادگیری سریع مهارت ها ده اصل کلیدی را معرفی کرده که عبارتاند از:
- یک پروژه جذاب انتخاب کنید.
- انرژی خود را روی یک مهارت متمرکز کنید.
- سطح عملکرد هدف خود را مشخص کنید.
- مهارت را به زیرمهارت های کوچکتر تقسیم کنید.
- ابزارهای ضروری را تهیه کنید.
- موانع تمرین را از میان بردارید.
- زمان مشخص و منظمی برای تمرین اختصاص دهید.
- بازخورد سریع دریافت کنید.
- در بازه های کوتاه زمانی و با تمرکز تمرین کنید.
- بر کمیت و سرعت تأکید داشته باشید.
این چارچوب به ما کمک می کند تا موانعی را که خودمان در مسیر یادگیری ساختهایم، برطرف کنیم. کافمن بهطور عملی نشان می دهد که چگونه توانسته با استفاده از این اصول، دستکم پنج مهارت جدید را از صفر بیاموزد.
تمرین برای حداقل 20 ساعت
تمرین مداوم به مدت 20 ساعت کار آسانی نیست، اما اگر در بازه های کوتاه انجام شود، چندان دشوار نخواهد بود. برای پیگیری زمان تمرین می توانید از ابزارهای مختلفی استفاده کنید که به شما اجازه می دهد مدتزمان اختصاص دادهشده به هر پروژه را ثبت کنید.
جاش کافمن استدلال می کند که این تمرکز و تلاش مداوم کافی است تا فرد را از یک مبتدی مطلق به یک فرد ماهر و کارآمد تبدیل کند. کلید موفقیت در اینجا، تمرین متمرکز و آگاهانه است. این مفهوم در امتداد نظریه مالکوم گلادول قرار می گیرد که معتقد است دلیل برتری دانشآموزان آسیایی در ریاضیات، هوش خارقالعاده آنها نیست؛ بلکه این است که آنها مدت بیشتری روی مسائل فکر می کنند و با تمرین آگاهانه پیشرفت می کنند.
جمعبندی
نثر کافمن شفاف و مختصر است و ایده های خود را بهگونهای ارائه می کند که بهراحتی قابلفهم و دنبال کردن هستند. در این کتاب خبری از اصطلاحات پیچیده یا مفاهیم نظری سنگین نیست و این موضوع باعث می شود که کتاب برای مخاطبان گستردهتری قابلدسترس باشد.
بااینحال، یکی از نقاط ضعف کتاب این است که برای افرادی مانند من که به دنبال یادگیری مهارت های خاص هستند، چندان کارآمد نیست.
چالش دیگر این است که روش کافمن بهشدت متکی بر خودانگیختگی است. ایده تمرین متمرکز و آگاهانه بسیار مهم است، اما همه افراد توانایی یا محیط مناسب برای تمرین بدون حواسپرتی را ندارند. هرچند کافمن توصیه هایی برای حذف موانع ارائه می دهد، اما موفقیت این روش درنهایت به تعهد شخصی بستگی دارد که ممکن است برای برخی دشوار باشد.
درمجموع، اگر به توسعه فردی، یادگیری مهارت های جدید یا گسترش افق های خود علاقه دارید، مطالعه کتاب یادگیری در 20 ساعت را توصیه می کنم. این کتاب فرآیند یادگیری را کمتر دلهرهآور می کند و به شما کمک می کند تا گامی عملی به سمت یادگیری مهارت های جدید بردارید. موفق باشید.