خب، واقعاً چطور شد که واژهای مثل «OK» تبدیل به یکی از رایجترین کلمات زبان انگلیسی شد؟ اگر پاسخی برای این سؤال ندارید، نگران نباشید. چون داستانهای مربوط به ریشه این واژه تقریباً به اندازه راههایی که میتونیم ازش استفاده کنیم، متنوع و عجیباند.
«OK» یا «Okay» (هر دو شکلش پذیرفته شدهان) یعنی همه چیز روبهراهه، همه چیز خوبه. مثلاً:
– «قلبت درد میکنه؟»
– «نه، فقط یه بوریتوی تند خوردم. حالم خوبه (I’m OK).»
این واژه میتونه حالت طعنهآمیز هم داشته باشه. مثلاً:
– «قراره جایزه نوبل ببرم!»
– دوستی که میدونه همچین چیزی هرگز اتفاق نمیافته، میگه: «اوووکِی!» (با لحن کشیده و پر از تردید)
حتی میتونه جنبه انگیزشی داشته باشه:
– «اوکی، قراره این بازی رو ببریم!»
کاربردهای «OK» خیلی زیاده، اما واقعاً کی و کجا شد که این کلمه اینقدر منعطف و همهکاره شد؟

نظریههای جالب اما نادرست درباره منشأ «OK»
نظریههای زیادی درباره منشأ این کلمه وجود داره. بعضیها میگن ریشهاش به نوعی بیسکویت در دوران جنگ داخلی آمریکا برمیگرده به اسم Orrin Kendall biscuits. بعضیها هم اون رو با مخفف تلگرافی Open Key مرتبط میدونن. حتی نظریاتی وجود داره که منشأ این واژه رو به عبارت فرانسوی-لویزیانایی “aux Cayes” یا واژهای از زبان بومیان چاکتا (Chocktaw) یعنی “okeh” نسبت میدن که معنی «چنین است» یا «درسته» میداده.
یکی از معروفترین داستانها میگه رئیسجمهور آمریکا مارتین ون بیورن (Martin Van Buren) وقتی برای ریاستجمهوری کمپین میکرد، شعار تبلیغاتیش “Vote for OK” بود. OK در اینجا مخفف لقبش بود: Old Kinderhook. با این حال، هیچکدوم از این فرضیهها منشأ واقعی این واژه به حساب نمیآن.
منشأ واقعی؛ یک شوخی زبانی در قرن ۱۹
واقعیت جالبتر از افسانههاست. منشأ واقعی واژه «OK» از یه شوخی شروع شد. و کسی که بیش از همه دنبال کشف منشأ این کلمه رفت، زبانشناسی به نام آلن رید (Allen Read) بود. او عملاً کتابی درباره منشأ این واژه نوشت و تحقیقات زیادی انجام داد.
رید اولین بار در مقالهای مربوط به سال ۱۸۳۹ در روزنامه Boston Morning Post به واژه OK برخورد. اون مقاله یه متن طنز درباره گروهی خیالی به نام «انجمن ضد زنگ ناقوس» بود که وارد شهر میشدن. ویراستار مقاله نوشت:
“O.K. — all correct”
یعنی: «همه چیز مرتبه» – البته بهصورت طنز.
این عبارت، شوخیای بود با تلفظ اشتباه عبارت «All Correct» به شکل «Oll Korrect». در اون زمان، ظاهراً اینجور شوخیهای املایی خیلی مد شده بود. اگرچه الان برای ما خندهدار نیست، ولی در دهه ۱۸۳۰ کلی طرفدار داشت.
رید حتی نمونههای دیگهای از این نوع نوشتار رو پیدا کرد، مثل “oll korrect” یا “ole kurreck”. در اون دوران، خلاصهنویسی واژهها و نوشتن مخففهای طنزآمیز بین جوونها و روزنامهنگارها مد شده بود؛ درست مثل امروزی که از مخففهایی مثل LOL یا OMG استفاده میکنیم.
چطور سیاست به محبوب شدن «OK» کمک کرد؟
از قضا، همزمان با این شوخیهای زبانی، رئیسجمهور آمریکا مارتین ون بیورن هم در کمپین انتخاباتیاش از شعار “Vote for OK” استفاده میکرد، که به لقب خودش یعنی Old Kinderhook اشاره داشت. همین باعث شد واژه OK که از قبل هم بهعنوان مخفف «همهچیز درسته» جا افتاده بود، بیشتر سر زبانها بیفته. مردم فکر میکردن OK یعنی «همهچیز خوبه» و به این ترتیب شعار انتخاباتی هم بیشتر در ذهن میموند.
البته این محبوبیت نتونست ون بیورن رو نجات بده. چون در انتخابات سال ۱۸۴۰ شکست خورد و دوباره رئیسجمهور نشد.
جمعبندی
درسته که صددرصد نمیشه گفت این دقیقترین منشأ واژه OK بوده، اما بیشتر زبانشناسها باور دارن که این توضیح بهترین و معتبرترین روایت موجوده. در هر حال، یه چیز قطعیه: داستان شکلگیری OK یکی از جالبترین قصههای زبانیه و خیلی از ما روزانه دهها بار ازش استفاده میکنیم، بدون اینکه بدونیم پشتش چه داستان عجیبی خوابیده.