سریال «نوجوانی» محصول نتفلیکس، یکی از تأثیرگذارترین و جسورانه‌ترین آثار نمایشی سال‌های اخیر است که بی‌پرده به سراغ موضوعی حساس و اجتماعی رفته: جنایت یک نوجوان 13 ساله و دلایل پنهان پشت آن. اما این سریال فراتر از یک درام جنایی ساده است. «نوجوانی» تماشاگر را وارد سفری تلخ و تأمل‌برانگیز در ذهن، خانواده و جامعه‌ای می‌کند که کودکان در آن بزرگ می‌شوند؛ جهانی که در آن شبکه‌های اجتماعی، پنهان اما قدرتمند، نقش معلم دوم را بازی می‌کنند.

از ایده‌ای تکان‌دهنده تا سریالی متفاوت

استیون گراهام، بازیگر شناخته‌شده بریتانیایی و یکی از نویسندگان سریال، می‌گوید که جرقه اولیه این پروژه از مطالعه خبر یک قتل دلخراش توسط یک نوجوان زده شد. اما نکته نگران‌کننده‌تر آنجا بود که موارد مشابه پشت‌سر هم در رسانه‌ها تکرار می‌شد. این مسئله باعث شد او و کارگردان سریال، فیلیپ بارانتینی، تصمیم بگیرند داستانی بسازند که نه به دنبال پیدا کردن «قاتل» بلکه به دنبال کشف «چرایی» آن باشد.

استیون گراهام و اون کوپر

«نوجوانی» داستان خانواده میلر را روایت می‌کند؛ جایی که جیمی، پسر نوجوان خانواده، متهم به قتل هم‌کلاسی‌اش می‌شود. اما سریال، صرفاً یک داستان پلیسی یا رازآلود نیست. «نوجوانی» در چهار اپیزود، هرکدام با یک برداشت پیوسته و بدون قطع (one-shot)، سفری احساسی و روانی را در دل یک خانواده و جامعه‌اش ترسیم می‌کند.

نمایش واقع‌گرایانه با تکنیکی دشوار اما مؤثر

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این سریال، سبک فیلم‌برداری بدون برش است که آن را در کنار آثاری مانند «Boiling Point»، «1917» و «Birdman» قرار می‌دهد. بازیگران این پروژه، از جمله استیون گراهام، ارین دوهرتی، اشلی والترز و بازیگر تازه‌کار، اون کوپر، همگی این سبک را «چالش‌برانگیز، خلاقانه و آزادکننده» توصیف کرده‌اند.

صحنه ای از سریال نوجوانی

در این سبک، بازیگران باید به‌گونه‌ای عمل کنند که گویی در حال اجرای زنده یک نمایش تئاتر هستند. دوربین، بدون هیچ قطعی، حرکت می‌کند و همه‌چیز باید دقیق، هماهنگ و درعین‌حال طبیعی باشد. به گفته گراهام:

انگار هر نفر عضوی از یک تیم فوتبال است. هرکسی نقش خودش را دارد، اما موفقیت، فقط در گروی همکاری جمعی است.

اشلی والترز هم تأکید می‌کند که همین سبک بود که بازیگری را برای او دوباره زنده کرد. او می‌گوید که این تجربه، نه‌تنها سخت و احساسی، بلکه یکی از بهترین دوران‌های حرفه‌اش بوده است.

بازیگری که برای اولین بار جلوی دوربین رفت

اون کوپر، نوجوان 15 ساله‌ای که نقش جیمی را بازی می‌کند، پیش از این هیچ تجربه بازیگری نداشته است. اما با حضور در کنار بازیگران حرفه‌ای و با راهنمایی کارگردان، عملکردی حیرت‌انگیز ارائه می‌دهد.

به گفته استیون گراهام، «اون» در زندگی واقعی هیچ شباهتی به جیمی ندارد؛ پسربچه‌ای آرام، شیرین و مهربان است. اما توانسته خشم، اضطراب و شکنندگی شخصیت جیمی را با مهارتی کم‌نظیر اجرا کند.

ارین دوهرتی و اون کوپر در سریال نوجوانی

ارین دوهرتی، که نقش روان‌شناس پرونده را ایفا می‌کند، در یکی از مهم‌ترین سکانس‌های سریال روبه‌روی او قرار دارد. او این تجربه را «هدیه‌ای برای بازیگری» توصیف می‌کند، جایی که نه براساس کلیشه‌ها، بلکه با واکنش‌های انسانی و زنده، صحنه را پیش می‌برند.

تمرکز بر «چرا»یی که پاسخ ساده‌ای ندارد

در روایت کلاسیک درام‌های جنایی، اغلب تمرکز بر شناسایی قاتل یا انگیزه‌های فوری اوست. اما در «نوجوانی»، نویسندگان آگاهانه بسیاری از فرضیات و کلیشه‌های رایج را کنار گذاشته‌اند: نه پدر خشونت‌طلبی در کار است، نه مادری الکلی، نه گذشته‌ای از سوءاستفاده. هدف آن‌ها این بود که نشان دهند حتی در خانواده‌ای نرمال و مهربان، چنین فاجعه‌ای می‌تواند رخ دهد.

ایده اصلی، به قول گراهام، به این موضوع اشاره دارد:

این داستان ممکن است برای هر خانواده‌ای اتفاق بیفتد. شاید همسایه‌تان، شاید خودتان.

جای خالی گفت‌وگو در خانواده‌ها

یکی از برجسته‌ترین تم‌های سریال «نوجوانی» فقدان گفت‌وگوی واقعی در خانواده است؛ نه به این معنا که والدین بی‌تفاوت یا خشن‌اند، بلکه به‌خاطر فاصله‌ای نادیدنی اما عمیق. پدر و مادر جیمی، که هر دو به‌شدت از اتفاق رخ‌داده شوکه شده‌اند، در تلاش‌اند تا بفهمند کجا اشتباه کردند. اما آنچه دردناک‌تر است، این است که خود جیمی هم نمی‌داند چرا به چنین خشونتی روی آورده است.

اون کوپر بازیگر سریال نوجوانی

سریال، بدون داوری، فضای ذهنی این نوجوان را به‌تصویر می‌کشد؛ نوجوانی که احساس دیده‌نشدن دارد، میان حجم عظیمی از اطلاعات و فشارهای روانی غرق شده و در هیچ جایی، حتی خانه، نمی‌تواند خودش را ابراز کند.

تأثیر شبکه‌های اجتماعی: فضای تیره‌ای که نمی‌بینیم

در این اثر، بدون نمایش مستقیم صفحه‌نمایش یا اپلیکیشن خاصی، تأثیر شبکه‌های اجتماعی به‌وضوح حس می‌شود. همه آن اضطراب‌ها، مقایسه‌ها، خشم‌ها و بی‌هویتی‌ها که در زندگی نوجوانان موج می‌زند، نتیجه جهانی است که در آن پیوسته باید دیده شد، واکنش گرفت، و متفاوت بود. جیمی، قربانی همین نیاز است؛ نیازی برای اثبات خود در فضایی بی‌رحم، بی‌منطق و بدون راهنمایی.

اشلی والترز در گفت‌وگو با خبرنگار گاردین می‌گوید:

ما بزرگ‌ترها اصلاً نمی‌دانیم در ذهن بچه‌ها چه می‌گذرد. برای ما، نوجوانی فقط یادآور شور و بازی است. ولی حالا نوجوانی مساوی است با اضطراب دائمی، رقابت، مقایسه، و یک فشار همیشگی برای بهتر بودن.

نوجوانی؛ دوره‌ای با امکان بازسازی یا سقوط؟

یکی از نقاط قوت سریال این است که جیمی را هیولا نمی‌سازد. او نه موجودی بی‌احساس و سادیستیک، بلکه نوجوانی است زخم‌خورده، گیج و رهاشده در دنیایی بدون پاسخ. اون کوپر، با بازی عمیق و زیرپوستی‌اش، این سردرگمی و انزوا را بدون دیالوگ‌های اضافی منتقل می‌کند.

در صحنه‌هایی که او در کنار روان‌شناس (با بازی ارین دوهرتی) ظاهر می‌شود، تضاد بین خواستن برای حرف زدن و ناتوانی از بیان حس‌ها به‌خوبی نمایش داده می‌شود. دوهرتی نیز در همین رابطه می‌گوید:

هیچ‌کس از اول قاتل نیست. همه از جایی می‌شکنند. ما باید آن نقطه شکست را بشناسیم.

تجربه‌ای متفاوت برای بازیگران و تماشاگران

بازیگران این مجموعه، بارها تأکید کرده‌اند که تجربه «Adolescence» با هر پروژه دیگری که تا کنون انجام داده‌اند، تفاوت داشته است. ترکیب فضای تئاتری (به‌واسطه فیلم‌برداری یک‌تکه)، همکاری صمیمانه و درگیرانه، و موضوعی به‌شدت حساس، باعث شد که آن‌ها خود را در داستان غرق کنند.

استیون گراهام با اشاره به نوع خاص روایت می‌گوید:

این سریال انگار فقط درباره جیمی نیست؛ درباره همه ماست، درباره نسلی که داریم در سکوت درد می‌کشیم.

پیام نهایی: ببینیم، بشنویم، باور کنیم

«نوجوانی» از آن دسته آثاری است که بیش از آنکه بخواهد پاسخی ارائه دهد، سؤالات مهمی مطرح می‌کند:

  • چقدر نوجوانان‌مان را واقعاً می‌شناسیم؟
  • در جهانی که همه چیز با فیلتر دیده می‌شود، چطور می‌شود حقیقت را شناخت؟
  • چه نقشی داریم در ساختن یا شکستن روان کودکان‌مان؟
  • آیا مدرسه، جامعه و تکنولوژی، بیش از آنکه ابزار رشد باشند، ابزار فرسایش شده‌اند؟
عکسی از اون کوپر

این سریال می‌خواهد ما را تکان دهد، ما را وادار کند بنشینیم و با فرزندان، خواهرها، برادرها و حتی خودمان حرف بزنیم. چون در نهایت، همان‌طور که یکی از شخصیت‌ها می‌گوید:

آدمایی که درد می‌کشن، اگه کسی نباشه که گوش بده، ممکنه یه روز منفجر شن.

جمع‌بندی: چرا سریال «نوجوانی» را باید دید؟

  • یک اثر هنری جسورانه با فیلم‌برداری پیوسته (one-take)
  • پرداخت انسانی، عمیق و بدون قضاوت به معضل خشونت نوجوانان
  • بازی‌های خیره‌کننده به‌ویژه از بازیگر نوجوان، اون کوپر
  • داستانی قابل‌لمس برای هر پدر، مادر، معلم یا نوجوان
  • یادآوری تلخ اما ضروری از جهانی که نوجوانان امروزی در آن زندگی می‌کنند

«نوجوانی» نه صرفاً یک سریال، بلکه زنگ هشداری اجتماعی است. آن را ببینید، فکر کنید، و اگر می‌توانید، با کسی درباره‌اش حرف بزنید.